مهندسی معکوس یک فرایند حل مسئله است که به جای آن که از سوال آغاز شود، از پاسخ موجود آغاز میشود. کاربرد اصلی مهندسی معکوس در یکی از دو مورد زیر است:
- وقتی پاسخ یک مسئله را میدانیم، اما نمیدانیم این پاسخ مرتبط به چه سوالی است.
- وقتی سوال و پاسخ را میدانیم، اما نمیدانیم مسیر و فرآیند رسیدن به این پاسخ چه بوده است.
معمولاً هدف مهندسی معکوس، استخراج دانش یا طراحی نهفته در یک محصول (کالا یا خدمت) است. این کار عموماً با هدف تولید مجدد آن محصول یا تحلیل آن انجام میشود.
دلایل استفاده از مهندسی معکوس
- صرفهجویی در زمان
- صرفهجویی در هزینهها
- دستیابی به دانش فنی و تخصصی
- رفع معایب و افزایش قابلیتها
- وجود اسناد ناکافی از طراحی اصلی محصول
- تهیه مستندات اصلی که در طراحی گم شده یا در هنگام توسعه محصول تدوین نشدهاند
- اصلاح برخی از ویژگیهای بد محصول که باید دوباره طراحی شوند
- کشف راههای جدید برای بهبود عملکرد و ویژگیهای محصول
- به دست آوردن روشهای رقابتپذیری از طریق درک و مقایسه محصولات رقیب و توسعه محصولات بهتر
- بهروزرسانی مواد منسوخ یا فرآیندهای تولید قدیمی با تکنولوژیهای فعلی و ارزانتر
کاربردهای مهندسی معکوس
- تقویت و اصلاح قطعات: ممکن است یک محصول یا یک قطعه نیاز به بهسازی و ارتقا داشته باشد.
- ساخت مدلهای کد (CAD): در مهندسی معکوس، میتوان فایلهای کد را به عنوان مرجعی برای آینده مطالعه کرد.
- شناسایی جنبههای آسیبپذیر محصول
نکات اجرایی فرایند مهندسی معکوس
- استفاده از بهترین تجهیزات برای جمعآوری اطلاعات
- مرور ابعاد هندسی
- دریافت فایل به صورت مش (mesh) یا مدل (model)
- تبدیل مدل طراحی شده با کامپیوتر برای چاپ یا ساخت سهبعدی